حقیقت تو انتهای مسیرم من خودمم بی قرارم بی قرار می خواهم تنها بمانم می خواهم در کنجه اتاق خویش سفر کنم به آن شب ، به ستاره ای که در شب سیاه ظلمت رسوایم کرد؛ حالا می خواهم به سادگیم اقرار کنم بسه دیگه چرا زبان خاموش مرا کسی نمی یابد؟ می خواهم که به آن پرنده ای که اوجش جایست در غروب خورشید ، خودم ، سفر کنم . . . باز هم می اندیشم اوج یک صدای بی قرار آری صدای باران بود کاش اینگونه سهمگین نبود آن تمنا یک خواهش پر صلابت . . . آرانوس 0803 نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب نويسندگان پيوندها ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]()
![]()
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
![]() |